این روزها که بیماری کرونا تقریبا تمام جهان را فراگرفته است و موج مرگبار آن ترس و وحشت زیادی را در بین ساکنان زمین بهویژه آنهایی که به این بیماری مبتلا شدهاند انداخته است، همه به دنبال راهی هستند که از این بیماری و عواقب آن در امان باشند. عمل به توصیههای بهداشتی، استفاده از داروهای گیاهی، درمانهای شیمیایی و حتی استفاده از طلسم و جادو برای حفظ جان از این بیماری منحوس در برنامههای پیشگیرانه شهروندان و مردم قرار گرفته است. در میان همه این توصیهها و راهحلهای عادی و غیرعادی، پناهبردن به اعتقادات و شعائر مذهبی توسط بزرگان و مراجع دینی نیز توصیه شده است.
مریم زارعدوست، حافظ کل قرآن و دارنده مقام اول کشوری در رشته حفظ قرآن کریم، از کودکی و نوجوانی با تلاوت قرآن و مفاهیم آن مأنوس بوده است. وی از جمله کسانی است که به بیماری کرونا مبتلا شده و روزهای سخت قرنطینه خانگی و مبارزه با بیماری کرونا را با قرائت و نوشتن قرآن تحمل و سپری میکند. خانم زارعدوست بعد از ۴۰ روز تحمل درد و رنج بیماری، کرونا را شکست میدهد.
یادگاری این روزهای قرنطینه برای وی و خانوادهاش، قرآن دستنویسی است که او به همراه فرزندش (علی رضایی) نوشته است. مریم زارعدوست قصد دارد به پاس خدمات بیدریغ و جانفشانانه کادر درمانی و پرستاران بیمارستانها برای نجات جان بیماران کرونایی، این قرآن را به کادر درمانی و پرستاران مبارز با بیماری کرونا که در جبهه نخست و پیشگام با بیماری کرونا قرار دارند تقدیم کند.
با زارعدوست که ۵ سالی است به همراه خانوادهاش در بزرگراه آیتا... هاشمی رفسنجانی (میثاق) ساکن است، گفتوگویی انجام دادیم.
مریم زارعدوست با توجه به خانوادهای مذهبی که در آن متولد شده از همان دوران کودکی با تلاوت قرآن آشنا شده و انس میگیرد. وی در توضیح بیشتر این مطلب گفت: خانواده ما به اصول و عقاید مذهبی اعتقاد زیادی داشت، بهویژه پدرم بیشتر از همه مقید به انجام فرایض دینی بود و خواندن نماز اول وقت، روزه گرفتن و حفظ قرآن برای ایشان از اهمیت فوقالعادهای برخوردار بود. به همین دلیل من چندین سال قبل از رسیدن به سن تکلیف (نهسالگی) با خواندن نماز و قرآن آشنا شدم.
در پنجسالگی با کمک پدر و مادرم شروع به حفظ سورههای کوچک قرآن کردم و بعد از مدتی به دلیل استعداد و علاقهای که به خواندن و حفظ قرآن از خود نشان دادم. پدرم من را در جامعهالقرآن (ویژه کودکان) ثبتنام کرد و از آنزمان تحت تعلیم مربیان و کارشناسان این مرکز آموزش و حفظ قرآن قرار گرفتم.
زارعدوست با بیان اینکه خیلی زود به یکی از شاگردان ممتاز تبدیل شده است افزود: مدت کوتاهی بعد از حضور در جامعهالقرآن و آموزش زیر نظر استادان مجرب فن رتبه برتر مسابقات مراکز و مهدهای قرآن مشهد را به دست آوردم. بعد از آن نیز در بیشتر مسابقات قرآنی در ردههای سنی مختلف استانی و کشوری شرکت کردم و افتخاراتی همچون رتبه برتر مسابقات سراسری قرآن کریم سازمان اوقاف و امور خیریه به سال ۱۳۹۷ در رشته حفظ ۲۰ جزء و چندین بار رتبه برتر مسابقات استانی را کسب کردم.
بانوی حافظ قرآن منطقه در ادامه گفت: با گرفتن دیپلم و به دنبال آن ازدواج، فرصت کمتری برای انجام فعالیتهای قرآنی پیدا میکردم، باوجوداین سال ۱۳۷۵ در کلاسهای حفظ قرآن کریم که توسط مؤسسات قرآنی انجام میشد، شرکت کردم. من با شرکت مستمر و حضور در کلاسهای حفظ قرآن میتوانستم در مدت سه سال حافظ کل قرآن باشم، حتی بودند عدهای که با اختصاص مدت زمان بیشتر در نصف این مدت، یعنی بین یکسال و نیم تا دو سال همه قرآن را حفظ کردهاند، اما از آنجایی که من خانواده داشتم و درگیر فرزندان و همسرم بودم، کمتر فرصت حضور در این کلاسها را به دست میآوردم، اما سرانجام بعد از گذشت ۴ سال موفق شدم تمام ۳۰ جزء قرآن را حفظ کنم و این برای من همانند یک موفقیت و پیروزی شکوهمند بود.
رتبه برتر مسابقات سراسری قرآن کریم در رشته حفظ و قرائت، انس با قرآن را بر هر مسلمانی واجب دانسته و نزول آن را موجب سعادت دنیوی و اخروی انسانها میداند.
زارعدوست با تأیید این موضوع افزود: اُنس با قرآن کریم موجب نشاط و شادابی انسان، هم در زندگی روزمره و هم موجب پاداش اُخروی خواهد شد. کتاب آسمانی قرآن همان مجموعه قوانینی است که برای هدایت انسان نازل شده و معجزه فناناپذیر اسلام به شمار میآید، اُنس با قرآن، یکی از برنامههای بااهمیت در فرهنگ ما و خانوادههای اسلامی است و جزو جداییناپذیر زندگی مسلمانان است.
پذیرفته نیست کسی ادعای پیروی از قرآن را داشته باشد، با قرآن مأنوس نباشد و از آن بهرهای نگیرد؛ نه قرآن را بخواند، نه به آیههای آن عمل کند و چهبسا شناختی نیز از آن نداشته باشد. ا ما مسلمانان معمولا قرآن میخوانیم تا با آن به حال خوش معنوی برسیم یا به وسیله آن خواستههای خود را از خداوند طلب کنیم، هرچند این نوع استفاده از قرآن اشکالی ندارد، اما هدف اصلی از نزول قرآن این است که انسان به وسیله آن خداوند را بشناسد و با آن به خصوصیات الهی پی ببرد. همچنین قرآن نازل شده است تا با شناخت و عمل به احکام و دستوراتش سعادت دنیا و آخرت خود را فراهم سازیم، همین امر باعث میشود که ما همیشه به قرآن احساس نیاز کنیم و این مهم ما را از خستگی و دلزدگی تلاوت و یادگیری قرآن برحذر میدارد، چراکه با شناخت و عمل به احکام و دستوراتش، سعادت ابدی را فراهم میآوریم.
زارعدوست با اشاره به نقش و تأثیر زیاد انس قرآن کریم در جای جای مراحل زندگی خویش، به ویژه تربیت فرزندانش که برای او از اهمیت زیادی برخوردار است، گفت: در واقع نیت اولیه من برای حفظ قرآن کریم، خواندن قرآن و بهرهمندی از اثرات و حمایتهای معنوی و روحانی آن بوده است، اثری که در طول سالها همراهی با چشمان خود دیده و مشاهده کردهام، بعد از حفظ قرآن، هر روز سورهها و آیاتی از قرآن را برای ماندگاری بیشتر میخواندم و با اینکار علاوه بر حفظ سورهها با تفکر در مفاهیم و معانی آیات قرآن، از تأثیرات مادی و معنوی قرآن بهرهمند میشدم.
وی افزود: در طول این سالها هر موفقیتی که به دست آوردهام به دلیل همنشینی و قرائت آیات قرآن بوده است، در روزهای سخت زندگی با خواندن قرآن و توسل به خداوند و ائمه (ع) بر مشکلات پیروز شدم، در رابطه با تربیت فرزندانم، تحصیلات و پیشرفت علمی و معنوی آنها بارها به قرآن متوسل شده و نتیجه مثبت آن را نیز دیدهام، چند سال قبل زمانی که در اثر حادثهای به زمین خورده و دچار ضربه مغزی شدم، چند روز را در بیمارستان و در حالت کما سپری کردم، هیچ کس باور به بهبود و بازگشت سلامتیام نداشت، حتی خطر معلولیت بخشی از بدنم نیز به دلیل سکته مغزی وجود داشت، شوهر، فرزندان و پدر و مادرم به شدت نگران سلامتیام بودند، اما من باز هم به قرآن توسل کردم و نتیجه این همنشینی چندین ساله را هم با چشمان خود دیدم.
قرنطینه چهل روزهام یکی از معجزات خداوند بود، چون ما دقیق در چهلمین روزه قرنطینه موفق به نوشتن جزء سیام قرآن شدیم
رتبه برتر مسابقات استانی حفظ قرآن کریم هر روز اخبار بیماران کرونایی کشور را از طریق فرزندش محمد که دانشجوی پرستاری است، دریافت کرده و برای بهبودی و سلامتی آنها قرآن میخواند.
مریم زارعدوست در توضیح بیشتر گفت: با عنایت خداوند بعد از ازدواج دارای ۳ فرزند پسر به اسامی علی، شهاب و محمد شدم. پسر بزرگم محمد، در حال حاضر دانشجوی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی است.
از زمان شیوع بیماری کرونا، محمد داوطلبانه به یاری کادر درمان بیمارستان امام رضا (ع) که در خط مقدم مبارزه با بیماری کرونا حضور داشتند، شتافت و بدون کوچکترین چشمداشتی هر کمکی که از دستش برمیآمد انجام میداد. هر زمان که محمد به خانه میآمد از چشمان خسته و ناراحت او مشخص بود که افراد مبتلا به کرونا درحال افزایش هستند.
او که شاهد مرگ تعدادی از بیماران کرونایی بستری در بیمارستان امام رضا (ع) نیز بود، از ادامه این وضعیت خیلی نگران شده بود و از اینکه نمیتوان برای جان این افراد کاری کرد، غصه و حسرت زیادی میخورد، حتی یک مرتبه که داستان مرگ یک بیمار کرونایی را برای ما تعریف میکرد، چشمانش پر از اشک شد، با دیدن این وضعیت از او خواستم که با خواندن قرآن و ادعیه، آرامش خود را به دست آورد. من نیز به نیت شفای بیماران کرونایی، نذر قرائت قرآن کردم و هر روز چند سوره قران را به نیت سلامتی این بیماران کرونایی میخواندم. وقتی محمد از خبر مرخصی و سلامتی برخی بیماران کرونایی برایمان میگفت، احساس خوبی پیدا میکردم و به سلامتی دیگر بیماران کرونایی امیدوارتر میشدم.
بانوی حافظ قرآن منطقه ۱۲ در روزهای نخست شیوع بیماری کرونا و در جریان ارتباطات و رفت و آمدهایی که با دیگران دارد، به کرونا مبتلا میشود.مریم زارعدوست با تأیید این مطلب بیان کرد: از ابتدای شیوع بیماری کرونا، بهطور جدی و با وسواسی زیاد بهداشت و فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت میکردم و فقط در مواقع ضروری مدت زمان اندکی را در بیرون از خانه میگذراندم، باوجوداین یک روز که دچار سرماخوردگی خفیفی شده بودم، به درمانگاه محلمان رفتم. دکتر درمانگاه به دلیل داشتن طب و سردرد، از من خواست که به اتاق مجاور رفته و تست کرونا بدهم. در آنجا نیز بعد از چند آزمایش و تستهای تخصصی، پرستار روبه من کرد و گفت: «آیا در چند روز گذشته شما با فرد مبتلا به بیماری کرونا ارتباط یا برخوردی داشتهاید، یا فردی در بین خانواده شما مبتلا به کرونا وجود دارد؟ احتمالا از فردی که ناقل ویروس کرونا بوده به بیماری کرونا مبتلا شدهید.»
وی در ادامه بیان کرد: با شنیدن این خبر و با توجه به تعریفهایی که از مرگآور بودن بیماری کرونا شنیده بودم، کمی نگران شدم، اما، چون دو پسرم همراهم بودند و نمیخواستم آنها نیز دچار استرس و نگرانی بیشتری شوند، بر اوضاع و احوال مسلط شدم و با خواندن آیاتی از قرآن آرامشی نسبی پیدا کردم.
دکتر درمانگاه به من گفت: «شما باید بستری شوید، اگر امکانات بستری و قرنطینهشدن در خانه را دارید، میتوانید در خانه قرنطینه خانگی شوید وگرنه باید در یکی از بیمارستانهای دارای بیماران کرونایی بستری شوید تا بهبود و سلامتی کامل حاصل شود.» محمد که دانشجوی پرستاری است و سابقه مراقبت از بیماران کرونایی را دارد به دکتر معالج گفت: «جناب دکتر باتوجه به اینکه من پرستار هستم، توانایی مراقبت و نگهداری از مادرم را دارم.» دکتر هم موافقت و اعلام کرد باید در کنار قرنطینه خانگی با مراکز پزشکی نیز در ارتباط باشید تا وضعیت بهبود بیمارتان را در نظر داشته باشیم.
مریم زارعدوست بعد از مثبت اعلام شدن تست کرونایش، با درخواست فرزندانش تحت مراقبت و قرنطینه خانگی قرار میگیرد. زارعدوست گفت: بعد از تأیید تست کرونا و مختاربودنم برای ماندن در بیمارستان یا در قرنطینه خانگی، به این دلیل که دوست نداشتم از فرزندانم و همسرم دورباشم با رفتن به بیمارستان مخالفت کردم و از طرف دیگر، چون فرزندانم به من قول داده بودند که در خانه از من مراقبت خواهند کرد، با قرنطینه خانگی موافقت کردم.
مسئول درمانگاه بعد از صحبتکردن با پسرم محمد (دانشجوی پرستاری) که سابقه چندین هفته مراقبت از بیماران کرونایی در بیمارستان امام رضا (ع) را داشت با قرنطینه خانگی من موافقت کرد. بعد از آن با خرید مقداری تجهیزات و لوازم پزشکی و مواد ضدعفونیکننده به خانه بازگشتیم. در مرحله اول فرزندانم یکی از اتاقهای منزل را که دارای پنجره، نور کافی و تهویه مناسب داشت، ایزوله کرده و با مواد ضدعفونیکننده بهطور کامل گندزدایی کردند. خداراشکر اتاق قرنطینه مجزا از دیگر قسمتهای منزل بوده و روزانه حداقل دو بار با بازکردن پنجره، هوای اتاق تهویه میشد.
همسرم که دارای بیماری قلبی و تنفسی است نیز با اصرار من و بچهها برای در امان ماندن از بیماری کرونا و عواقب آن خانه را ترک کرد و در خانه یکی از اقوام ساکن شد. بعد از آن پسرم موضوع بیماری کرونای من را به اطلاع اقوام و خویشان (خواهر، مادر و برادرم) رساند و از آنها خواست که به خانه ما رفت وآمد نکنند تا زمانی که دوران قرنطینه من تمام شود و سلامتی کامل خود را دوباره به دست آورم. به دنبال اطلاعرسانیهای کامل و بعد از آمادهکردن فضای قرنطینه، من به همراه پسرانم که به عنوان پرستار در خانه مانده بودند، دوره ۴۰ روزه قرنطینه خانگی را آغاز کردیم.
مریم زارعدوست در طول دوره قرنطینه در خانه تحت مراقبت و نگهداری فرزندانش قرار میگیرد، در این دوره روزهای پر از خاطرهای برایش رقم میخورد.وی با اشاره به محبتهای بیدریغ فرزندانش در دوران قرنطینه گفت: همانطور که گفتم من دارای ۳ فرزند پسر هستم و از داشتن چنین پسرهایی به خودم افتخار میکنم. باوجوداین به عنوان یک مادر و یک زن، همیشه دوست داشتم که فرزند دختری نیز داشته باشم، چون دختران محرم اسرار مادران هستند و مادر با دختر راحتتر است، حتی گاهی اوقات نیز در گفتگوهای خانوادگی آرزوی خودم را برای داشتن دختر به پسرانم میگفتم، آنها نیز با مهربانی و محبت زیاد میگفتند: «مادر جان نگران نباش، اگر دختر نداری ما میتوانیم جای خالی دخترت را پرکنیم.»
در جریان قرنطینه خانگی علاوه بر پسرانم، مادر و خواهرم نیز برای مراقبت و نگهداری از من در دوران قرنطینه اعلام آمادگیکردند، به ویژه مادرم خیلی دوست داشت که در کنارم باشد، چون از زمانی که پدرم فوت کرده بود، مادرم بیشتر وقتها را همراه من بود و من حداقل روزی یکمرتبه به دیدنش میرفتم، اما من به دلیل سن و سال زیادی که داشت با اینکار مخالف بودم. با وجودی که گفته بودند دوره مراقبت و نگهداری بیماران کرونایی بین ۲ تا ۳ هفته طول خواهد کشید، اما دوره نقاهت من طولانیتر شد و ۴۰ روز در قرنطینه خانگی قرار داشتم.
با وجود طولانیشدن دوره قرنطینه خانگی، خوشبختانه فرزندانم تا آخرین روز قرنطینه با محبت و مهربانی وصفناپذیری به مراقبت از من ادامه دادند، هر لحظه در کنارم بودند و تمام کارهای پخت وپز، رفت وروب و مراقبتهای پزشکی را با وسواس و دقت زیادی انجام میدادند. گاهی اوقات که از طولانی شدن دوران قرنطینه احساس کلافگی و خستگی میکردم، با رفتارهای محبتآمیز و مهربانانه خود روحیهام را تغییر داده و آرامشم را دوباره به دست میآوردم، خاطرات این دوران و محبتی را که فرزندانم درباره من انجام دادند، هرگز فراموش نخواهم کرد و با داشتن چنین پسرانی دیگر آرزو و حسرت نداشتن دختر را نخواهم داشت.
بانوی حافظ قرآن که مبتلا به بیماری کرونا شده بود، در دوران قرنطینه با شدت یافتن بیماری به قرآن پناه برده و در همین دوران حادثهای باعث میشود که مصمم شود، قرآن را کتابت کند.
مریم زارعدوست با تأیید این مطلب بیان کرد: در روزهای اول بهویژه یکی دو هفته اول حداکثر علائم بالینی بیمار کرونایی ظاهر میشود. تب و لرز شدید، تنگی نفس، درد استخوان و کوفتگی بدن، بیاشتهایی مطلق و حالت تهوع از جمله عوارض شایع این بیماری در روزهای نخست است که تمام این علائم با شدت فراوان در بدن من بروز کرده بود. علاوه براین از نظر روحی نیز حسابی به هم ریخته بودم و گمان میکردم، امروز یا فردا بر اثر این بیماری از دنیا خواهم رفت.
در همان یکی دو روز اول بیماری و قرنطینه خانگی بیماری شدت زیادی پیدا کرد و من به همراه پسرهایم (محمد و شهاب) به نزدیکترین مرکز بهداشت رفتیم، هنگام ورود به مرکز بهداشت تعدادی بیمار در سالن درمانگاه منتظر ویزیت دکتر بودند، پسرم به پرستاری که داخل درمانگاه ایستاده بود، گفت: «مادرم مبتلا بهکروناست و چند روزی است که در قرنطینه خانگی به سر میبرد، اما امروز حالش خیلی بد شده، آوردیمش تا دکتر معاینهاش کند.»
هنگام همین گفتگو یکی از بیماران یا همراهان آنها در درمانگاه که صحبتهای پسرم با پرستار را شنیده بود، با ناراحتی و پرخاشگری به طرف پرستارها آمد و با سروصدا از آنها خواست که از پذیرش من خودداری کنند و من را به بیمارستان مخصوص کروناییها بفرستند، دیگر افراد حاضر در درمانگاه نیز با او همصدا شده و با لحن اعتراضآمیزی از پرستارها خواستند که از پذیرش من خودداری کنند. این در حالی بود که من با حالت درد شدید و نیمه بیهوش بر روی دستان پسرانم افتاده بودم، اما سرپرستار مرکز بعد از دعوت مردم به آرامش از پرستارها خواست که من را با خود به داخل اتاق معاینه ببرند.
پرستارهای خانم نیز بدون توجه به اعتراضهای حضار، زیر بغل و دستهای من را با احتیاط گرفتند و با مهربانی و احتیاط زیادی به داخل اتاق بردند و با تزریق چند آرامبخش دردم تا حدود زیادی تسکین پیدا کرد. در طول چند دقیقهای که در اتاق تحت معالجه بودم، پرستارها بدون توجه به بیماری و احتمال ابتلاشدنشان به بیماری کرونا با دقت و مهربانی به من رسیدگی کردند. همین محبت و کمک بیدریغ پرستاران به من سبب شد که تصمیم به نوشتن قرآن و تقدیم قرآن نوشته شده به کادر پرستاران بیماران کرونایی را بگیرم.
نوشتن آیات قرآن برعهده من بود، بعد از نوشتن آیات، فرزند کوچکم (علی) اعرابگذاری کلمات و آیات قرآن را با نسخهبرداری از کتاب قران موجود انجام میداد
مریم زارعدوست بعد از تصمیم به نوشتن قرآن با استفاده از یک قرآن مرجع و به همراه فرزندش (علی) نوشتن قران را شروع میکند. زارعدوست با تأیید این مطلب گفت: بعد از بازگشت از مرکز بهداشت محله و یک استراحت چند ساعته، از صبح روز بعد نوشتن قرآن را با مقایسه سطر به سطر قرآنی که در خانه داشتیم شروع کردیم. نوشتن آیات قرآن برعهده من بود، بعد از نوشتن آیات، فرزند کوچکم (علی) اعرابگذاری کلمات و آیات قرآن را با نسخهبرداری از کتاب قران موجود انجام میداد، روزهای اول به دلیل نداشتن آشنایی با نوشتن کلمات قرآن، سرعت کارمان زیاد نبود و خیلی زود خسته میشدیم، اما روزهای بعد با قلق کار آشنا شدیم و روزی ۵ تا ۶ ساعت را به نوشتن آیات قرآن مشغول بودیم.
این اولین تجربه ما در کتابت قرآن بود و من از اینکه توفیق نوشتن قرآن را پیدا کرده بودم احساس غرور میکردم. برای ما زمان، شب و روز و حتی ساعت مهم نبود، ما فقط به دنبال این بودیم که کار نوشتن قرآن را در دوران قرنطینه تمام کنیم. به همین دلیل با جدیت و تلاش بیشتری کار نوشتن را ادامه میدادیم و برخی روزها موفق به نوشتن یک سوره یا حتی بیشتر از یک سوره قرآن میشدیم.
قرنطینه چهل روزه بنده به نظرم یکی از معجزات خداوند بود، چون ما دقیق در چهلمین روزه قرنطینه موفق به نوشتن جزء سیام قرآن شدیم و بعد از آنکه نوشتن آخرین آیات قرآن (جزء سی) را تمام کردیم و برای گرفتن تست کرونا به بیمارستان رفتیم، دکتر بعد از نگاه کردن به جواب آزمایش خون، به پسرم گفت: «خوشبختانه مادر شما سلامتی خود را بازیافته است و دیگر هیچ اثری از بیماری کرونا در بدن او وجود ندارد»، این خبر بهترین خبری بود که بعد از ۴۰ روز سخت و پراسترس میشنیدم. این معجزه کتابت قرآن بود. بعد از بهبود بیماری اولین جایی که رفتم، دیدن مادرم بود. مادرم وقتی بعد از چهل روز قرنطینه من را صحیح و سالم دید، سجده شکر به جای آورد و من نیز که دلم برای مادرم خیلی تنگ شده بود، با دیدن مادر به آرامش رسیدم. قرآنی که ما کتابت کردیم با خط معمولی نوشته شده است، اما اعرابگذاری آن بهطور کامل و با رعایت تمام ضوابط و مقررات نوشتاری زبان عربی انجام شده است. همانطور که گفتم قرار است در روزهای آینده این قرآن را به پرستاران مبارزه با بیماری کرونا تقدیم کنیم.
علی رضایی، ۱۵ ساله و دانشآموز کلاس نهم است. او فرزند کوچک مریم زارعدوست است و در نوشتن قرآن و اعرابگذاری آن با مادر همراه بوده است. علی رضایی با اشاره به علاقه شدیدش به خواندن قرآن گفت: اغلب اوقات فراغت از مدرسه را همراه با مادرم به قرآنخوانی میپرداختم، بهتدریج به خواندن قرآن علاقهمند و به آن عشق میورزیدم، بر همین اساس در دوران مدرسه در مسابقات ترتیل و مفاهیم قرآن شرکت کرده و افتخاراتی را نیز کسب کردم. در آخرین مسابقات قرآنی نیز که درسال گذشته برگزار شد موفق به کسب مقام اول مسابقات استانی در رشته ترتیل و همچنین رشته مفاهیم قرآن کریم شدهام و درسال جدید قرار بود برای حضور در مسابقات کشوری قرآن آماده شوم، اما به دلیل بیماری کرونا مسابقات برگزار نشد.
علی رضایی افزود: خواندن قرآن در افزایش حافظه و آرامش روح و روان من تأثیرات مثبت و عمیقی داشته است، زمانی که در دوران قرنطینه مادرم پیشنهاد کتابت قرآن را داد و وظیفه اعرابگذاری آن را برعهده من گذاشت، از این بابت خیلی خوشحال شدم، از اینکه بعد از ۴۰ روز توانستم در این کار موفق و باعث خوشحالی مادرم باشم، احساس رضایت و خشنودی دارم.